به گزارش پایگاه خبری نت صاد، در بحبوحه یکی از پیچیدهترین حملات نظامی علیه ایران، زیرساختهای بانکداری دیجیتال کشور نقشی حیاتی در حفظ ثبات اقتصادی و روانی جامعه ایفا کردند. در میان شرکتهایی که بیصدا اما مؤثر، از تداوم خدمات حیاتی پشتیبانی کردند، نام «دادهپردازی خوارزمی» بیش از پیش نمایان شد. شرکتی که با مدیریت بحران، چابکی عملیاتی و تعهد انسانی، نقشی کلیدی در شکلگیری یک مقاومت فناورانه را ایفا کرد.
حمله نظامی رژیم اشغالگر قدس به خاک ایران، با وجود تمام نگرانیها، باعث نشد چرخ خدمات حیاتی کشور متوقف شود. در چنین شرایطی، شرکتهایی که در پشت صحنه نگهداشت این زیرساختها نقش داشتند، مأموریتی فراتر از وظایف روزمره خود بر دوش کشیدند. یکی از این شرکتها، «دادهپردازی خوارزمی» از خانواده هلدینگ فناوری و نوآوری صاد و بازوی فناور بانک صادرات ایران است که در بزنگاه بحران، عملکردی تحسینبرانگیز از خود بهجا گذاشت.
برای بررسی نقشآفرینی صنعت بانکداری دیجیتال در حفظ ثبات اقتصادی و روانی کشور، گفتوگویی داشتیم با دکتر حسین قرایی، مدیرعامل شرکت دادهپردازی خوارزمی؛ گفتوگویی که نگاهی دقیقتر به پشت صحنه مقاومت دیجیتال کشور در روزهای جنگی دارد.
پایداری دیجیتال در روزهای بحران؛ بانکداری بهمثابه تکیهگاه روانی جامعه
در روزهایی که اضطراب، نگرانی و سردرگمی ناشی از حملات دشمن، فضای عمومی کشور را در برگرفته بود، پایداری سامانههای بانکی و امکان دسترسی به خدمات مالی، یکی از مهمترین عوامل ایجاد ثبات روانی در جامعه بود.
مردم برای دریافت حقوق، خرید اقلام ضروری، یا دریافت خدمات حمایتی، نیازمند زیرساختی بودند که بدون اختلال در خدمترسانی عمل کند. بانکداری الکترونیکی، در چنین شرایطی، تنها یک ابزار تراکنشی نبود؛ بلکه به ستون اطمینانبخش نظم اجتماعی تبدیل شد.
سامانههایی که بدون توقف، شبانهروزی در خدمت مردم باقی ماندند، نهتنها نشان از آمادگی فنی داشتند، بلکه نشانهای از ارادهای ملی برای حفظ تداوم زندگی روزمره در دل تهدیدات خارجی بود. دادهپردازی خوارزمی، بهعنوان پشتیبان فناوری یکی از بزرگترین بانکهای کشور، نقشی کلیدی در این تداوم ایفا کرد.
مدیریت بحران در لحظه صفر؛ فعالسازی فوری خطوط دفاع سایبری
در نخستین ساعات بروز بحران، ساختار عملیاتی شرکت وارد فاز آمادهباش شد. کمیته مدیریت بحران بلافاصله تشکیل و مجموعهای از اقدامات پدافندی با هدف حفاظت از زیرساختهای حیاتی کلید خورد. تیمهای فنی در تعامل کامل با مرکز عملیات امنیت اطلاعات (SOC) بهصورت بیوقفه به رصد تهدیدات و مقابله با حملات احتمالی پرداختند.
در این میان، بازنگری و تقویت لایههای امنیتی سامانهها شامل فایروالها، رمزنگاری دادهها، احراز هویت چندلایه و نیز طراحی مسیرهای پشتیبان (Redundancy Paths)، نقش تعیینکنندهای در حفظ امنیت سرویسها ایفا کرد. امنیت در این فضا نه یک موضوع تزئینی، بلکه ضرورت حیاتی برای حفظ اعتماد عمومی و سلامت اقتصاد کشور بود.
نیروی انسانی در خط مقدم تابآوری؛ سازماندهی منعطف برای استمرار خدمات
اداره موفق سازمان در شرایط بحران، بدون توجه به سلامت و انگیزه نیروی انسانی، ممکن نبود. از همان آغاز، مدلهای کاری منعطف برای اطمینان از ایمنی کارکنان طراحی و اجرا شد. ترکیب دورکاری هوشمندانه با حضور برنامهریزیشده تیمهای عملیاتی در محل، تضمین کرد که خدمات حیاتی دچار وقفه نشوند. فضای همدلانهای در میان کارکنان شکل گرفت که روحیه فداکاری و مسئولیتپذیری در آن بهوضوح مشهود بود.
واحد منابع انسانی نیز در کنار پشتیبانیهای لجستیکی، برنامههایی برای حمایت روانی و کاهش فشارهای عصبی ناشی از شرایط جنگی تدارک دید. این پیوند میان حرفهگرایی و انسانمحوری، یکی از رازهای موفقیت این دوره بحرانی بود.
تعامل مؤثر بانک صادرات با جامعه؛ شبکهای پایدار در متن بحران
در میان بانکهای بزرگ کشور، بانک صادرات ایران عملکردی قابلتوجه از خود برجای گذاشت. نهتنها شبکه خدمات بانکی بدون اختلال به کار خود ادامه داد، بلکه بانک در ایفای نقش اجتماعی و حمایت از سایر بازیگران صنعت بانکی نیز عملکردی فعال داشت. در روزهایی که کوچکترین اختلال میتوانست به بیاعتمادی گسترده منجر شود، انسجام و کارآمدی شبکه بانکی صادرات، مصداقی از آمادگی و بلوغ سیستمی بود. دادهپردازی خوارزمی بهعنوان شریک فناوری این بانک، بخشی از این موفقیت را در ساختار پشتیبانی نرمافزاری و امنیتی خود رقم زد.
سرمایه اجتماعی در میدان جنگ؛ آرامش مردم، انگیزه مضاعف برای ادامه راه
یکی از مشاهدات عمیق این بحران، بلوغ اجتماعی و همراهی مردم با نظام بانکی کشور بود. در فضایی که شایعات و نگرانیها میتوانستند به رفتارهای هیجانی منجر شوند، نوع مواجهه جامعه با خدمات مالی، نشان داد که اعتماد عمومی نسبت به زیرساختهای کشور همچنان پابرجاست. شهروندان، با اطمینان از پایداری سامانهها، روند عادی تراکنشهای مالی خود را حفظ کردند و در عمل، به ثبات اقتصادی کشور کمک کردند.
همین رفتار آگاهانه و مسئولانه، انگیزهای مضاعف برای تیمهای پشتیبانی فنی و اجرایی بود تا خدمترسانی را با بالاترین کیفیت ادامه دهند.
درسهایی برای آینده؛ از مستندسازی تجربه تا تابآوری راهبردی
در دل هر بحران، آنچه بیش از همه خود را نمایان میکند، شکافها و فرصتهایی است که در روزهای عادی کمتر به چشم میآیند. یکی از اصلیترین درسهای این مقطع، ضرورت آمادگی دائمی سازمانها برای مواجهه با سناریوهای متنوع تهدید است؛ آمادگیای که نهفقط در قالب چکلیستهای اضطراری، بلکه در زیربنای فکری و ساختاری سازمان باید نهادینه شده باشد.
درک اهمیت «سناریونویسی فعال» یعنی پیشبینی چندگانه و تحلیل احتمال وقوع انواع بحرانها با منشأهای مختلف از سایبری و زیرساختی تا انسانی و محیطی، بهعنوان یک رویکرد پیشدستانه، امروز به ضرورتی غیرقابل انکار بدل شده است.
در کنار این مسئله، بار دیگر روشن شد که زیرساختهای دیجیتال کشور نیازمند تابآوری مضاعف هستند؛ تابآوری نباید فقط در برابر حملات سایبری باشد، بلکه باید اختلالهای فنی، قطع ارتباطات، نوسانات شدید بار و حتی فقدان بخشی از نیروی انسانی را هم شامل شود.
به همین دلیل، رویکرد دادهپردازی خوارزمی بر آن است که تجربه این دوره را به فرصتی برای یادگیری ساختارمند و مستمر تبدیل کند. از اجرای پروژههای آموزشی هدفمند گرفته تا تدوین گزارشهای تحلیلی و مستندات فنی، قرار است این تجربیات در قالب یک منبع دانشی ماندگار و قابلاتکا برای آینده بازآفرینی شوند؛ منبعی که بتواند در مواجهه با چالشهای بعدی، راهنمای تصمیمگیری و اقدام سریع باشد.
افزون بر این، سرمایهگذاری در سه محور کلیدی باید تداوم یابد: نخست، حوزه امنیت سایبری که دیگر نهفقط یک تخصص، بلکه بخش جداییناپذیر از حاکمیت فناورانه سازمانهاست؛ دوم، توسعه فناوریهای پشتیبان که بتوانند در لحظه بحران، تداوم سرویس را تضمین کنند؛ و سوم، تربیت و نگهداشت منابع انسانی متخصص، که ستون فقرات تابآوری دیجیتال در هر سازمانی به شمار میروند. آینده از آن سازمانهایی است که نهتنها از بحران عبور میکنند، بلکه با هوشمندی، آن را به مزیت رقابتی و یادگیری سازمانی تبدیل میکنند.