فرشاد مومنی، اقتصاددان در نشست «ارزیابی مبانی نظری تصمیمگیریهای اقتصادی در ایران با تاکید بر نرخ ارز»، تاکید کرد که شوک ارزی مد نظر دولت پزشکیان نه تنها کوچکترین تاثیر مثبتی بر بهبود زندگی مردم که درد به استخوانشان رسیده نخواهد داشت بلکه شرایط را برای جامعه بدتر و برای رانتخواران بهبود خواهید بخشید.
به گزارش پایگاه خبری نت صاد، وی با نکوهش شوک ارزی در کشور گفت: اگر قرار است تصمیمی بگیریم باید تصمیمات را در کادر مقبولی قرار دهیم و بدیهیات عقل سلیم را در اداره کشور در نظر داشته باشیم. اگر شوک نرخ ارز این قدر نجاتدهنده است یکباره آن را به ۱۰۰ هزار تومان برسانید تا وعدههایی که میگویید اتفاق بیفتد و کشور نجات پیدا کند، آقای مسعود نیلی در کتاب اقتصاد ایران گفته است که چرا ما فکر میکردیم با دستکاری نرخ ارز اقتصاد و تولید و سرمایهگذاری افزایش پیدا میکند و توضیح میدهد چرا هیچ یک از آنچه عزیزان فکر میکردند اتفاق نیفتاد؟ خود ایشان به عنوان طرفدار افراطی وارد کردن شوک به نرخ ارز توضیح میدهند که کار ما به جایی رسیده که به اتخاذ تصمیمات لحظهای رسیدهایم.
این اقتصاددان افزود: در فاصله زمانی نسبتا کوتاهی برای اولین بار پس از انقلاب اسلامی با شورشهای شهری با مضمون غیرسیاسی رو به رو شدهایم و به این دلیل که کارد به استخوان مردم رسیده است. برای اینکه بخواهیم کمکی به حکومت بکنیم باید نشان دهیم این دور باطلی که اقتصاد و جامعه ایران را اسیر کرده هر بار که تکرار میشود به عمق فجایع در ایران اضافه میکند و این شرایط کشور را بیش از پیش شکننده میکند.
مومنی ادامه داد: نکته دوم پیشنهادهای اجرایی عملی مشخص است، در کادر بدیهیات اولیه عقلی برای اداره حکومت به عنوان توضیح بند اول، شاید حیاتیترین کاری که میشود کرد این است که بدانیم در چهارچوب مناسبات رانتی زندگی میکنیم و در این چهارچوب قاعده تصمیمها شتابزده و با بیاعتنایی به مناسبات کارشناسی شده است.
وی افزود: رویکرد اقتصاد سیاسی غایتمحور است و میگوید در فرآیند تصمیمگیری شما را میترسانند و مجبور میکنند به یک تصمیم تن دهید مثلا آقای احمدی نژاد ادعا میکرد که دنبال عدالت است اما ما سعی کردیم به ایشان بفهمانیم که عدالت با سیاستهای تورمزا سنخیت ندارد، آقای پزشکیان هم همین حرفها را میزند و کارهای آقای احمدینژاد را تکرار میکند.
این اقتصاددان اظهار کرد: گزارش سال ۱۴۰۲ بودجه خانوار نشان میدهد که در این سال نسبت به سال ۱۴۰۱ خط فقر مطلق سرانه کشور ۴۹ درصد افزیش پیدا کرده است و سیاستهای غلطی که در سال ۱۴۰۱ انجام شد، سبب شد در سال ۱۴۰۲ این اتفاق بیفتد، این گزارش نشان میدهد نابرابریها در سال ۱۴۰۲ نسبت به ۱۴۰۱ بدتر شده است، آیا واقعا حکومتگران گرامی ما نمیدانند که نابرابریهای تا چه اندازه نیروی محرک گسترش فقر و افزایش چشمگیر وابستگی به دنیای خارج و افزایش فساد و تخریب محیط زیست است؟
وی تصرح کرد: بحث بر سر این است که اگر در جلسه غیرعلنی مجلس در ۴ دی ۱۴۰۳ میگویند که افزایش قیمت ارز به نفع کشور است من میگویم این یک دروغ بزرگ است مگر اینکه بگوییم منظور ایشان از کشور، رانت خوارها و رباخوارها باشند و اما اگر وضعیت معیشت مردم است این دروغ بزرگی است. به نظر من کسی که این دروغ را گفته انشآلله که قصد دروغگویی نداشته و استنباطی را مطرح کرده، وگرنه این شخص نه صلاحیتی دارد برای فهم آنچه در ۳۵ سال گذشته در کشور اتفاق افتاده و نه صلاحیت مدیریت در شرایط خطیر کنونی را دارد.
مومنی خاطرنشان کرد: به ازای هر شوکی که به قیمتها در ۳۵ سال گذشته وارد شده، ایران بیسابقهترین جهشها در نقدینگی و بیسابقهترین جهشها در نرخ بهره را تجربه کرده است، در حالی که حساسیتی که در قرآن نسبت به ربا نشان داده شده با حساسیتی که نسب به زلف خانمها نشان داده شده یکسان نیست. به قاعده این تجربههای تقریبا ۳۵ سال است بدون استثنا هر بار که این شوکهای قیمتی وارد شده ما با جهش واردات روبهرو بودیم و این امر بازار را برای مافیای واردات پررنگتر میکند، چطور شرافت شما قبول میکند که ایران این همه هزینه و نیروی کار باکیفیت تربیت کند و بعد شما با ضربه زدن به تولید و رونق بخشی به واردات شرایطی را فراهم آورید که اینها سرخورده کشور را ترک کنند، به آنجایی بروند که شما در تبلیغات رسمی از آنها به استکبار جهانی یاد می کنید.
این اقتصاددان اظهار کرد: از ۱۳۷۹ تا ۱۴۰۰، ۲۰۰۰ درصد جهش در نرخ ارز تجربه شده و به طور متوسط سالانه ۴۴ درصد بر واردات ما افزوده شده است، حکومتگران ما نمی فهمند در شرایطی که ایران در تحریم است با روی کار آمدن رئیس جمهور منتخب امریکا برنامه دسترسی به ذخایر استراتژیک ارزی برای کشور تا چه اندازه تاثیرگذار است؟ در این ۳۵ سال حسب گزارشهای رسمی بانک مرکزی نرخ ارز عامدانه بالا برده و گفته میشود حالا که نرخ بالا رفته ارز تزریق شود به بازار آزاد، این اتلاف ذخایر استراتژیک کشور در شرایط کنونی که تولید و رفاه مردم ضربههای مهلک خورده به نفع چه کسی است؟ این سیاستهای تورمزا که بنیه تولیدی کشور را در ابعاد بیسابقهای میان تهی کرده و هر تولیدکنندهای که بر عمق ساخت داخل اضافه کند را به ورشکستگی سوق میدهد و هر که به مونتاژکاری روی آورد بیشتر سود میبرد، قابل اغماض نیست.
مومنی گفت: بازار سرمایه کشور هم الان در حد نصاب در اداره حکومت نیست و حکومت هر قدر پول خرج میکند که رفتار بازار سرمای را هنجار کند آنچه در این بازار انجام میشود ضد آن چیزی است که برای آن خرج شده ضمن اینکه حاکمیتزدایی از بازار کار وحشتناکتر است؛ در گزارشهای رسمی مقامات حکومتی به صراحت میگویند که دوسوم بازار کار ایران را بازار کار غیررسمی تشکیل داده و در آن قاعدهگذاریهای دولت کار نمیکند؛ در شرایطی که تهدید نظامی بیرونی وجود دارد و آدمهای شروری دور تا دور ما قرار گرفتهاند که اتصالات مشکوکی با نظام سلطه دارند نباید منابع استراتژیک ارزی به راحتی هدر رود.