دکتر ابوالفضل روحانی، مدیرعامل هلدینگ فنآوری و نوآوری صاد، با توصیف برنامهها و رویکردهای جدید این هلدینگ و بانک صادرات ایران در حوزهی آیتی و بانکداری دیجیتال، پیشبینی کرد که بانک صادرات ایران نهایتاً تا ۱۸ ماه دیگر به جایگاه مطلوب خود در حوزهی بانکداری نوین دست خواهد یافت و به بانکی پیشتاز و پیشرو در این بخش تبدیل خواهد شد.
هلدینگ فنآوری و نوآوری صاد، به عنوان بازوی اجرایی بانک صادرات ایران در حوزهی فناوریهای مالی و آیتی، تلاشهای گستردهای را برای شتاببخشی به روند حرکتی این بانک در مسیر بانکداری نوین انجام داده است. دکتر روحانی که از ۱۳ آبان ماه سال جاری سکان هدایت این هلدینگ را در اختیار گرفته، رویکردها و برنامهریزیهای متعددی را برای بهبود این روند انجام داده است.
به همین واسطه و به مناسبت صدور رسمی حکم مدیرعاملی ایشان از سوی دکتر سیفی، مدیرعامل بانک صادرات ایران، گفتگوی جذابی را با او انجام دادیم که در ادامه ملاحظه میکنید. دکتر روحانی در این گفتگو، به صورت مفصل و دقیق، نسبت به نقد وضعیت آیتی و بانکداری نوین در ایران و بانک صادرات ایران پرداخته و از برنامههای خود و هلدینگ صاد برای ارتقای سریع جایگاه بانک صادرات در این بخش سخن گفته است.
وی که سرمایهی انسانی متخصص و کارآمد را مهمترین ظرفیت و دارایی هلدینگ صاد برای تحقق هدف مهم مذکور میداند، اصلاح و بهبود سختافزاری، نرمافزاری و مغزافزاری در حوزهی آیتی را ارکان رشد و جهش بانک صادرات در مسیر بانکداری دیجیتال معرفی میکند و امیدوار است، با حمایتهای مدیران ارشد بانک، هلدینگ صاد بتواند نقش حیاتی و سرنوشتساز خود را در اصلاح چارچوبهای کاری و ارتقای خدمات و محصولات بانکداری دیجیتال بانک صادرات ایران به درستی ایفا کند.
مقایسهای از وضعیت بانکداری دیجیتال در ایران و سایر کشورها:
تا ابتدای قرن بیستم، بانکداری به شکل سنتی پیش میرفت و ما نیز در کشورمان از جایگاه و شرایط به نسبت خوبی در حوزهی بانکداری برخوردار بودیم. حتی میتوان گفت که جزو کشورهای پیشرو مخصوصاً در منطقه بودیم. اما با حرکت صنعت بانکداری به سمت بانکداری الکترونیکی و در ادامه بانکداری دیجیتال که این صنعت را به سمت پدیدههای جدیدی مثل نئوبانک و بانکداریباز (Open Banking) سوق داد، خیلی چیزها در این صنعت تغییر کرد.
در بانکداری سنتی مخاطب مجبور بود در زمان مشخصی (ساعت اداری) به مکانهای مشخصی (شعب بانکها) مراجعه کند تا بتواند از خدمات بانکی بهره بگیرد. اما امروز بانکداری دیجیتال به مخاطبان فرصت میدهد، در هر زمانی و در هر مکانی، به شکل آنلاین از تمامی خدمات بانکی استفاده کنند. پس تحول بزرگی در صنعت بانکداری شکل گرفته است. سوال مهم این است که آیا ما در ایران و البته ما در بانک صادرات به خوبی توانستهایم همپای این تحول جهانی حرکت کنیم؟
ابتدا باید عرض کنم که در ایران برخی از بانکها سریعتر به سمت بانکداری دیجیتال حرکت کردند و امروز به عنوان بانکهای پیشرو شناخته میشوند. این دست از بانک ها به نسبت، رزومه و عملکرد خوبی در حوزهی بانکداری نوین داشتهاند و توانستهاند مشتریان خوبی را نیز برای خود ایجاد کنند. اما بانک صادرات، اگرچه در حوزهی بانکداری سنتی از بانکهای بزرگ و رده اول کشور محسوب میشد، در حوزهی بانکداری دیجیتال نتوانست به موقع خود را با تحولات رخ داده هماهنگ سازد. از این رو، باید اذعان کنیم که در این بخش، از جایگاهی که شایستهی این بانک معظم است، محروم مانده و از شرایط ایدهآل فاصله دارد. به همین دلیل نیز مدیران محترم بانک صادرات ایران مخصوصاً آقای دکتر سیفی به شدت تاکید دارند که باید تلاش خود را در این زمینه بیشتر کنیم تا بتوانیم ضمن رفع عقبافتادگیها، به پیشتازی نیز برسیم.
در بعد بینالمللی هم اگر نگاه کنیم، واقعیت این است که کشور ما در حوزهی بانکداری دیجیتال به دلایل مختلف مثل تحریم از کشورهای پیشرفته و حتی برخی کشورهای منطقه مثل امارات عقب افتاده است و باید برای دستیابی به جایگاه مطلوب خود، تلاشی مضاعف را از خویش بروز دهیم.
نقش تحریم در پیشرفت بانکداری دیجیتال:
حقیقتاً نمیتوان نقش تحریم بر کشورمان در ابعاد مختلف را نادیده گرفت. حداقل اثر سوء تحریم در کشور ما، بروز مشکلاتی است که ما در زمینهی سرعت و کیفیت اینترنت و خدمات اینترنتی با آنها دست به گریبان هستیم. بحث بعدی مهم در ارتباط با صنعت بانکداری، بحث ارتباطات بینالمللی و روابطی است که با مجامع بینالمللی و دولتهای مختلف باید داشته باشیم. عنایت داشته باشید که بانکداری جزو صنایعی است که در یک اکوسیستم جهانی فعالیت میکند و ما لاجرم نیازمند ارتباطات بینالملی هستیم. اما تحریم کمابیش در این بخش، بر صنعت بانکداری کشورمان سایه انداخته است، چه مواردی مثل گشایش اعتبار و مبادلات بانکی و چه انتقال پول.
البته ما در این سالها به صورت هوشمندانه، حتی اگر لازم بوده از روشهای نسبتاً قدیمیتر مثل تهاتر برای پیشبرد نیازهای خود بهره گرفتهایم، بدین معنا که نفت یا محصولات دیگری را به کشورهای دیگر میفروشیم و در ازای آن، محصولات یا کالاهای مورد نیاز خود را وادار میکنیم. اما نمیتوانیم کتمان کنیم که عدم بهرهگیری از روشهای معمول انتقال پول و مبادلات بانکی، مشکلاتی را برای صنعت بانکداری کشور ایجاد کرده است.
به دیگر سخن، ما در این دهههای مختلف، بالاخره شکل مبارزه با تحریمها را هم به نوعی یاد گرفتهایم و توانستهایم راهحلهایی را برای کاهش مشکلات یا کماثر کردن تبعات آنها خلق کنیم. اما در کل اگر بخواهم به صورت خلاصه به توصیف نقش تحریم بر بانکداری دیجیتال اشاره کنم، باید بگویم، سرعتمان را در این حوزه کاهش داده اما متوقف نکرده است.
لزوم توجه به ظرفیتهای داخلی:
یکی از راهبردهایی که همیشه یاریگر ما در غلبه بر تبعات تحریمها بوده، استفاده از ظرفیتهای داخلی مخصوصاً در بعد نیروی انسانی است. ما در کشورمان جوانان متخصص، شایسته و خلاق کم نداریم. در واقع جوانان توانمند ایرانی یکی از مهمترین ظرفیتهایی هستند که میتوانند به ما در کاهش فاصلهمان با لبهی تکنولوژی کمک کنند.
همین الان اگر شما تیمهای طراح و توسعه دهنده در حوزهی بانکداری دیجیتال در کشورهای مختلف را مورد بررسی قرار دهید، متوجه میشوید که در تمامی این تیمها، چند مهندس یا متخصص ایرانی نیز حضور دارند. این یعنی قطعاً ما به لحاظ علم و دانش در کشورمان وضعیت خوبی داریم.
حتماً میدانید که شهید مصطفی چمران که از فرماندهان شایستهی جنگ بود، متخصص برجستهای در زمینهی پلاسما و فیزیکی اتمی هم محسوب میشود. جوانان لایق و توانمند امروزی، از نسل همان جوانان شایسته و فداکار جنگ و دفاع مقدس هستند و قطعاً میتوانند در راستای بومیسازی علم و تکنولوژی و تولید علم و دانش کارایی بسیار بالایی را از خود نشان دهند. اما آنچه تا امروز به شدت برای ما مشکلآفرینی کرده، فقدان راهبردها و سیاستهای کلان و کارآمد بوده است.
نیاز جدی امروز کشورمان همین است. ما باید سیاستهای کلان و راهبردهای کارآمدی که صنعت بانکداری نوین به آن نیاز دارد را تنظیم و مشخص سازیم. چراکه مشکل اصلی ما راهبرد است، نه اجرا. ما در کشورمان آدم باهوش و خلاق و متخصص کم نداریم. اما باید ابتدا مشخص سازیم که از صنعت بانکداری چه میخواهیم، انتظاراتمان و اهداف راهبردیمان چیست؟ ما در تعیین این اهداف هم باید به مسایل و مباحث عقیدتی و دینی توجه کنیم و هم مسایل فرهنگی و اجتماعی. من شک ندارم که به محض تدوین این راهبردها و سیاستها و مشخص شدن سمت و سوی حرکت بانکداری نوین در ایران، با اتکا به ظرفیت سرمایههای انسانی کشورمان میتوانیم فاصلهها را از بین ببریم.
علاوه بر این ما باید از ظرفیتهای دیگر کشورمان به عنوان یک عضو از جامعهی کشورهای اسلامی نیز توجه کنیم. به اعتقاد بنده، پتانسیل بسیار خوبی در دنیای اسلام وجود دارد و ما باید از ظرفیت مجامع بینالمللی اسلامی به درستی بهره بگیریم. هماکنون بالغ بر یک میلیارد مسلمان در جهان وجود دارد. همچنین ۴۹ کشور دنیا دین رسمی خود را اسلام معرفی کردهاند. ما اگر نگاه درستی به این پتانسیل داشته باشیم، به خوبی میتوانیم از آن برای رشد صنعت بانکداری دیجیتال کشورمان و کاهش اثرگذاری تحریمها بهره بگیریم.
نقد وضعیت رگولاتوری در صنعت بانکداری کشور:
رگولاتوری به خودی خود، نه تنها چیز بد و مشکلسازی نیست، بلکه لازم و ضروری است و میتواند تحکیمکنندهی نظم و ثبات و امنیت باشد. اما پیادهسازی یک سیستم رگولاتوری کارآمد در هر حوزهای از جمله صنعت بانکداری الزامات خاص خود را دارد. در واقع ما هم باید به مختصات و ویژگیهای داخلی توجه داشته باشیم و هم با عنایت به مسیر و روند حرکتی صنایع مختلف در عرصههای بینالمللی نقش رگولاتوری و هدایتگری خود را تنظیم و مدیریت کنیم.
به عنوان مثال، در حوزه مخابرات ارتباط از راه دور یا TeleComunication، ما معاونتی به نام معاونت تنظیم مقررات داریم. اینگونه نیست که این معاونت به عنوان رگولاتور پشت درهای بسته بنشیند و برای این حوزه قانونگذاری کند. آنها به صورت جدی به مجامع بینالمللی مثل ITO و استانداردهای جهانی نیز توجه میکنند.
رگولاتورها در هر حوزهای از جمله صنعت بانکداری نیز باید به عنوان بازوی حاکمیتی، هم به قوانین، عرفها و ارزشهای داخلی توجه داشته باشند و هم به رویکردها، فرایندها و استانداردهای بینالمللی. این دقیقاً مطابق با فرمایش رهبری معظم انقلاب است که میفرمایند: اقتصاد ما باید درونزا و برونگرا باشد. درونزایی به معنای این است که ما باید توان و ظرفیت داخلی را توسعه دهیم. یکی از مصادیق برونزایی نیز توجه نشان دادن به فعل و انفعالات بینالمللی است.
در حوزهی بانکداری دیجیتال، ما باید ببینیم که روند جهانی در چه مسیری حرکت میکند و چه ملاکهایی را در بحث رگولاتوری مد نظر قرار میدهد. البته طبیعی است که هرچه ما فعالانهتر عمل کنیم و به بازیگری اصلی تبدیل شویم، میتوانیم بر روندهای جهانی نیز اثرگذاری کنیم.
در همین سازمان بینالمللی ITO بسیاری از کشورها صرفاً حضوری منفعلانه دارند. منتظرند ببینند چه تصمیماتی گرفته میشود تا چشمبسته آنها را در سرزمین خود پیادهسازی کنند. این روند هم درست نیست. ما هم باید از روندهای جهانی بهرهبرداری کنیم و هم با تبدیل شدن به کشوری فعال و پیشرو، بر استانداردها و روندهای جهانی اثرگذاری نماییم.
شاید یکی از مثالهای خوب در این زمینه، رویکرد چین به اینترنت ماهوارهای ایلان ماسک باشد. این کشور با قدرت جلوی سازمان اسپیس ایکس ایستادگی کرد و گفت، اگر قرار است ماهوارهای در فضای کشور ما فعالیت کند، باید از قوانین ما تبعیت نماید. ما همین کار را نتوانستیم در ارتباط با این سازمان انجام دهیم و اعمال حاکمیت کنیم.
خب با این مقدمه، بهتر میتوان رویکرد رگولاتوری بانک مرکزی را نقد کرد. متاسفانه من چنین رویکردهای سازندهای را در رگولاتوری این بانک نمیبینیم. متاسفانه این بانک به جای آنکه با نگرشی صحیح و همگام با روندهای جهانی به مباحث هدایتگری و حاکمیتی بپردازد، بعضاً وارد کارهای اجرایی شده و حتی به دنبال درآمدزایی است. در واقع بانک مرکزی در برخی موارد حتی در نقش یک بانک عمل میکند که این اصلاً درست نیست.
ارایهی راهکاری در راستای اصلاح سیستم رگولاتوری:
اخیراً پانزدهمین نشست بانکداری دیجیتال به میزبانی هلدینگ صاد برگزار شد. من در این جلسه نیز عرض کردم که ما در بخش خصوصی باید از حالت انفعال خارج شویم و به طرق مختلف مثل ارایهی گزارش و نقدهای سازنده، به مدیران بانک مرکزی نشان دهیم که تصمیمات و دستورالعملهای آنان در عمل چه تاثیراتی را از خود به جای میگذارد. باید درک کنیم که به صورت طبیعی، مدیران میانی و کارشناسان بانک مرکزی، در گزارشات خود بیشتر بر جنبههای مثبت تصمیمات و دستورالعملها متمرکز میشوند. پس این ما فعالان بخش خصوصی هستیم که باید نگرش مسئولان را از مسیر گزارشدهی و انتقاد سازنده اصلاح کنیم.
انتقادپذیری به صورت کلی ساده نیست. اما مدیران باید بدانند که اختیارات و مسئولیتپذیری (پاسخگویی) دو کفهی ترازوی مدیریت هستند. نمیشود شخصی ادعا کند که صرفاً میخواهد دارای اختیار باشد اما حاضر به پاسخگویی نیست.
ما در دهههای گذشته سیاستهای پولی و بانکی مختلف را به کار بستهایم که برخی مثل دورهی دفاع مقدس انقباضی و برخی مثل دوران سازندگی انبساطی بودهاند. قطعاً هر کدام از این سیاستها نیز تاثیرات جانبی و اثرگذاریهای خاص خود را بر صنعت بانکداری به جای گذاشتهاند. اینکه ما شاهدیم که مثلاً قیمت دلار هر از چندگاهی طغیان میکند، وابسته به همین سیاستها است. بانک مرکزی ما به صورت طبیعی و ذاتی وظیفهی صیانت از پول ملی را برعهده دارد. اما آیا نقش خود را به درستی انجام داده است؟ این مساله باید به صورت علمی و به دور از حب و بغض بررسی شود.
بحث من اصلاً مربوط به دورهی خاص اخیر نیست. ادوار مختلف را عرض میکنم. ما باید شاخصبندی کنیم و Kpiی را برای نقد و ارزیابی صحیح عملکرد مدیران بانک مرکزی مشخص سازیم. این ارزیابیها با هدف تخریب صورت نمیگیرد، بلکه هدف آنها شناسایی سریعتر اشتباهات و اصلاح آنها است.
امروز نزدیک به ۳۰ بانک در کشور ما فعالیت میکنند که غیر از دو سه مورد، بقیه خصوصی هستند. نمیشود با این تعداد قابل توجه از بانکهای خصوصی، بحث رگولاتوری بدون سهیم کردن بخش خصوصی در تصمیمات راهبری شود.
ریشهیابی مشکلات بانکداری دیجیتال در بانک صادرات ایران
همانطور که مستحضر هستید، کاهش شعب فیزیکی و حرکت سریع به سمت بانکداری نوین از برنامههای جدی دکتر سیفی، مدیرعامل محترم بانک صادرات ایران است. در این مسیر آنچه ما را به صورت جدی کمک میکند و اجازه میدهد که در مسیر صعودی قرار گیریم، آیتی (IT) است. باید اذعان کرد که در سالهای گذشته، آیتی آنطور که بایسته و شایسته بوده، در مجموعهی بانک صادرات مورد توجه قرار نگرفته است. همین مساله کندیهایی را در حرکت بانک صادرات در مسیر بانکداری نوین و دیجیتال فراهم آورده است. به همین واسطه یکی از دستورالعملهایی که دکتر سیفی به بنده ابلاغ کردند این بود که برای رشد معنادار و محسوس آیتی در بدنهی بانک صادرات ایران تلاش کنیم.
به اعتقاد بنده این رشد هم باید در حوزهی سختافزاری محقق شود و هم نرمافزاری و مغزافزاری. رشد سختافزاری بدین معنا است که ما باید از نظر تجهیزات مورد نیاز برای پیشبرد برنامههای بانکداری دیجیتال در حد مطلوب و ایدهآلی قرار گیریم. در حوزهی نرمافزاری ما باید به سمت تولید نرمافزارهایی کاربرپسند، کارآمد و کمخطا حرکت کنیم. شما نرمافزارهایی مثل تلگرام یا اینستاگرام را بررسی کنید؟ محیط این نرمافزارها به گونهای طراحی شده که از یک کودک پنج یا شش ساله تا یک سالمند ۸۰ ساله به راحتی میتوانند از آنها استفاده کنند.
محیط کاربری و تعاملی نرمافزارهای ما نیز به همین شکل باید باشد. بنابراین از دیگر راهکارهایی که بنده در کنار بهبود وضعیت سختافزاری مد نظر قرار دادهام، بهبود وضعیت نرمافزاری سامانهها و اپلیکیشنهای بانکی بانک صادرات است.
اهمیت ارتقای مغزافزاری:
در کنار دو راهبرد فوقالذکر، نکتهی دیگری که از نظر بنده بسیار مهم و حیاتی تلقی میشود، ارتقای مغزافزاری در حوزهی آیتی است. این ارتقا چند سطح و مسیر مختلف دارد.
در سطح اول ما باید رویهها، پروتکلها و سیاستگذاریهای کلان بانک صادرات ایران در حوزهی بانکداری دیجیتال و نوین را متکی به تغییر و تحولات روز کشور و دنیا در این حوزه بازنگری کنیم. از سوی دیگر حتماً باید نگاهمان به سمت نسل جدید باشد.
عنایت داشته باشید که نسل جدیدی که در حال بلوغ یافتن و ورود به فعالیتهای اجتماعی به صورت گسترده است و با نام نسل زد شناخته میشود، ویژگیها و مختصات خاص خود را دارد. این نسل فوقالعاده عجول و کم طاقت است. نسل ما نامههای چند صفحهای مینوشت و میخواند. کمی که جلوتر آمدیم، نسل بعد از ما، از ایمیل استفاده کرد. آنها نیز چند پاراگرافی مینوشتند و میخواندند. اما نسل جدید نسل توئیتر است. نسلی که در ۱۶۰ کاراکتر باید با آنها تعامل برقرار کرد. ما تمام حرفمان را در هر موضوع باید در همین محدودیت به آنها منتقل کنیم و این از پیچیدگیهای مهم بانکداری دیجیتال است.
برنامهی من در تعامل با شرکتهای زیر مجموعهی هلدینگ به صورت جدی بر این محور قرار دارد که نیازهای این نسل جوان را شناسایی کنیم و سامانههای خود را به سمتی هدایت نماییم که پاسخگوی نیاز این نسل و البته نسلهای بعدی یعنی نسل آلفا و بتا باشند.
بهبود تعامل بانک با رویکردهای هلدینگ و شرکتهای تابعه:
واقعیت این است که شرکتهای زیرمجموعهی هلدینگ تا پیش از این با مشکلاتی در تعامل با بدنه بانک مواجه بودهاند. از جمله اینکه بانک رویکرد خود را نسبت به آنها مشخص نساخته و در زمینهی انعقاد قراردادها نیز مشکلاتی را ایجاد کرده است. اما خوشبختانه در همین مدتزمانی که من در خدمت مجموعهی بانک صادرات هستم، حمایتهای خوبی از سوی دکتر سیفی، مدیرعامل محترم بانک و همچنین دکتر نصراللهی رییس هیات مدیره هلدینگ و دیگر مدیران و معاونتهای بانک صورت پذیرفته است و این به معنای واقعی کلمه، باعث امیدواری است.
ما به عنوان بخش خصوصی باید نیروهای متخصص خوب و ارزندهای باشیم. نمیتوان با آدمهای کم تجربه کار بزرگ انجام داد. کار بزرگ نیازمند آدمهای بزرگ است. برای جذب و نگهداری آدمهای بزرگ، هم باید حقوق خوبی را به آنان پرداخت کنیم و هم جایگاه و ارزشی که مد نظرشان است را فراهم آوریم.
خوشبختانه در مباحث و رایزنیهایی که بنده با دکتر سیفی و دیگر مدیران و معاونتهای محترم داشتم، الحمدالله عزیزان صحبتهای بنده را قبول داشتند و خودشان نیز بر اعمال این اصلاحات تاکید میکردند. انشاءالله متکی به این تعاملات و رویکردهای سازنده، سال آینده برنامههایی را برای اعمال اصلاحات و تغییرات مثبت پیادهسازی خواهیم کرد.
از جمله تغییراتی که در سال آینده باید مد نظر قرار دهیم، استفادهی گشستردهتر و موثرتر از هنرمندان و صاحبنظران در این زمینه برای ایجاد تحولات جدید در محصولات آیتی بانک است. ما باید با خلاقیت، تفاوت و تمایز هنرمندانهی خود با دیگر بانکها را برجستهتر کنیم و این، نیازمند بهرهگیری بیشتر از نیروی انسانی کارآمد در بخش هنری، در کنار بخش آیتی است. چراکه زیباییشناختی از اصول کاربرپسند کردن نرمافزارهای بانکی به شمار میرود.
پتانسیل هلدینگ صاد تسریع فرایند پیشرفت:
مهمترین توانمندی و ظرفیتی که به ما در شتاببخشی محسوس به روند حرکتی بانک صادرات ایران در حوزهی آیتی و بانکداری دیجیتال کمک میکند، نیروی جوان، زبده و کارآمدی است که در اختیار داریم. البته رویکرد جدی ما این است که تیمهای خود را با نیروهای توانمند بیشتری تقویت کنیم. خوشبختانه متوسط سنی نیروی انسانی ما خوب و جوان است، در حالی که شاید در بانک چنین شرایطی وجود نداشته باشد. اما رویکرد ما استفاده از نیروهای توانمند و جوان و در عین حال با تجربه و خلاق است.
به امید خدا، اگر بانک با ما همراهی کند، برداشت من این است که نهایتاً بین یک و نیم تا دو سال آینده، میتوانیم بانک صادرات ایران را در حوزهی بانکداری نوین به جایگاه مطلوبش برسانیم و جزو بانکهای برتر قرار گیریم. این زمان، خیلی زیاد نیست. چراکه بانکهای پیشروتر در این مدت بیکار نمینشینند و آنان نیز برای رشد بیشتر تلاش میکنند. اما ما ظرفیتهای خوبی داریم که اگر به درستی از آنها بهره بگیریم، نهایتاً تا دو سال آینده میتوانید جبران مافات کنیم و به ردههای اول برسیم، جایگاهی که شایستهی بانک معظم صادرات است.