مقاله

بانکداری باز، بستری برای گذار از انحصار به اکوسیستم مالی یکپارچه در ایران

بانکداری ‌باز تنها یک فناوری نیست، بلکه بازتعریف فلسفه خدمات مالی است. ایران با دارا بودن جمعیت جوان، نفوذ بالای موبایل و اکوسیستم فینتک پویا، می‌تواند به یکی از قطب‌های منطقه در این حوزه تبدیل شود.
بانکداری باز

احمد پیشگاه‌زاده – طلوع عصر جدید در بانکداری ایران

به گزارش پایگاه خبری نت صاد، صنعت مالی ایران در آستانه یکی از ژرف‌ترین تحولات تاریخ خود قرار دارد، چراکه بانکداری‌باز (Open Banking) اکنون برای ما دیگر نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است. رویکردی که در عصر دیجیتال هم قواعد بازی و هم شرایط بقا در نظام بانکی را تغییر داده است. این پارادایم جدید با محوریت اشتراک‌گذاری امن داده‌ها از طریق APIهای استاندارد، مرزهای سنتی بین بانک‌ها، فین‌تک‌ها و مشتریان را از نو تعریف می‌کند.

اما سؤال کلیدی این است: آیا ایران می‌تواند این تحول را بدل به فرصتی برای یک جهش مالی بزرگ کند؟

در پاسخ به این سوال که چرا به باور ما بانکداری‌باز برای ایران حیاتی است؟ نخست باید به سه واقعیت در این پارادایم اشاره کنیم که دستاوردهای بسیار مهم و تاثیراتی بس ژرف داشته‌اند. اولین واقعیت برمی‌گردد به رشد انفجاری فینتک‌ها. بر اساس پژوهش‌های جهانی، بازار بانکداری‌باز تا ۲۰۲۷ سالانه ۲۴٫۴% رشد خواهد داشت. درکشور ما نیز استارتاپ‌هایی مانند فینوتک، فرابوم، سنباد، آرک و کبالت با استفاده از APIهای بانکی، خدمات نوینی مانند پلتفرم‌های جمع‌سپاری مالی یا مدیریت یکپارچه حساب‌های چندبانکی را توسعه داده‌اند. موضوع دوم لزوم کاهش هزینه‌های نظام بانکی‌ست. تجربه برزیل نشان داد که بانکداری باز می‌تواند هزینه‌های پرداخت را تا ۲۵% کاهش دهد. در ایران که هزینه تراکنش‌های بین بانکی یکی از چالش‌های اصلی است، این مدل می‌تواند به صرفه‌جویی سالانه هزاران میلیارد تومانی منجر شود. و مسئله سوم ضرورت برقراری عدالت در حوزه مالی است. با فراهم شدن امکان دسترسی استارتاپ‌ها به داده‌های بانکی، خدمات مالی به روستاها و مناطق محروم نیز گسترش می‌یابد. نمونه موفق آن پلتفرم‌های وام دهی خرد در هند است که نرخ شمول مالی را ۳۵% افزایش داد.

اما تجارب جهانی نیز برای ما در ایران حامل درس‌های مهمی است. سنگاپور توانسته است به کمک یک پلتفرم (SGFinance) ۹۵% خدمات بانکی را در یک اکوسیستم یکپارچه ادغام کند. کره جنوبی بانک‌های خود را ملزم کرده‌ است تا در دو سال اول تاسیس هر استارتاپ‌ به آن APIهای رایگان ارائه کنند. کنیا در قالب پروژه بانکداری‌باز خود موسـوم به  M-Pesa موجب توسعه چشم‌گیر پرداخت‌های خرد در این کشور شده است. نکته مهم در اینجا آن است که باید توجه داشته باشیم که موفقیت این کشورها مرهون همگرایی سه جانبه دولت (تنظیم‌گری)، بانک‌ها (اجرا) و استارتاپ‌ها (نوآوری) بوده است.

برای تحقق بانکداری‌باز در ایران باید نیم نگاهی نیز به چالش‌های بومی داشت که خود طیفی وسیع را شامل می‌شوند، از مقوله زیرساخت گرفته تا مباحث فرهنگی. در این میان فقدان چارچوب‌های شفاف مانند استاندارد PSD2 در اروپا، می‌تواند منجر به بی‌اعتمادی بازیگران شود. پیشنهاد می‌شود در این خصوص سند راهبردی بانکداری‌باز توسط بانک مرکزی ایران و با همکاری بخش خصوصی تدوین شود. حوزه امنیت داده‌ها نیز از دیگر دغدغه‌های اساسی است و با توجه به حساسیت اطلاعات مالی در ایران، توسعه راهکارهای احراز هویت چندعامله (MFA) که مبتنی بر استانداردهای ملی باشد امری ضروری است. همچنین باید بر مقاومت‌های سنتی برخی بانک‌های در تن دادن به تحول فائق آمد. برخی نهادهای مالی داده‌ها را امری انحصاری و یک دارایی خصوصی می‌بینند. این نگرش با اجرای طرح‌های پایلوت موفق (نظیر همکاری بانک ملی ایران با یک استارتاپ پرداخت) قابل تغییر است.

در این راستا می‌توان به برخی راهکارهای عملیاتی که ترسیم نقشه راه بانکداری ‌باز در ایران را در پی خواهد داشت اشاره کرد.

الف) تشکیل کنسرسیوم فینتک‌های ایرانی، ایجاد ائتلافی از استارتاپ‌های مالی برای تدوین استانداردهای مشترک API با حمایت شتاب‌دهنده‌هایی مانند آواتک.

ب) رگولاتوری هوشمند، بانک مرکزی می‌تواند با الهام از مدل «sandbox تنظیمی» انگلیس، محیطی امن برای آزمایش خدمات مبتنی بر بانکداری باز فراهم کند.

ج) آموزش نیروی انسانی، راه‌اندازی دوره‌های تخصصی Open Banking در دانشگاه‌هایی مانند شریف با محوریت امنیت سایبری و تحلیل داده.

د) طرح‌های تشویقی، معافیت مالیاتی برای بانک‌هایی که بیش از ۵۰% APIهای خود را در اختیار فینتک‌ها قرار می‌دهند.

پنجره فرصت در حال بسته شدن است 

بانکداری ‌باز تنها یک فناوری نیست، بلکه بازتعریف فلسفه خدمات مالی است. ایران با دارا بودن جمعیت جوان، نفوذ بالای موبایل و اکوسیستم فینتک پویا، می‌تواند به یکی از قطب‌های منطقه در این حوزه تبدیل شود. اما زمان محدود است. اگر ظرف دو سال آینده اقدامات کلیدی (به ویژه در حوزه تنظیم‌گری) انجام نشود، خطر حاشیه‌نشینی در نظم مالی جدید جهان جدی است. آیا بانک‌های ایرانی حاضرند از «انحصار داده» به «ارزش‌آفرینی مشترک» کوچ کنند؟ پاسخ این سؤال، آینده مالی ایران را شکل خواهد داد.

آخرین اخبار
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *